عزیزم ...
عزیزم ...
-که ماه باشد و تنها به خانه ی تو بتابد
که سیب باشد و ازسقف این اتاق بیفتد
پری دوباره صدا می زند:نترس عزیزم
فقط اجازه بده باز اتفاق بیفتد...
.
هوا بد است،به یک بادبان ببند خودت را
که رودخانه ی وحشی به انتظار نشسته
به عشق گوش نده،زخم می کند بدنت را
پرنده ای ست که بر سیم ِخاردار نشسته
.
به جز سقوط،به جز حسرت شکست نخوردن
هنوز خاطره ی دیگری به یاد ندارم
به من نشان بده ای مرگ،شکل واقعی ات را
به این جماعت صدچهره اعتماد ندارم
.
هزار خاطره ی مرده را شمردم و سخت است
دوباره زنده کنم زخم های زندگی ام را
درخت باشم و ازسایه ی بهار بترسم
پرنده باشم و پنهان کنم پرنده گی ام را
.
ولی تو زنده ای و درمیان کادر نشستی
نشسته ای و سپید است خاطرات گم من
نشسته ای و دوباره قرار نیست بمیرد
زنی که پُر شده در عکس های آلبوم من
.
ولی تو زنده ای و یک پری کوچک غمگین
مرا صدا زده در خانه ای که خواب ندارد
تو زنده بودی و با مردنم تمام نمی شد
شنای من ته دریاچه ای که آب ندارد
.
بمان کنار من امشب،دوباره شعر بخوان تا
برای هردویمان بعدِ گریه چای بریزم
دلم گرفته ازینجا،کمی مراقب من باش
دلم گرفته برای تو،شب بخیر عزیزم...
.
.
که سیب باشد و ازسقف این اتاق بیفتد
پری دوباره صدا می زند:نترس عزیزم
فقط اجازه بده باز اتفاق بیفتد...
.
هوا بد است،به یک بادبان ببند خودت را
که رودخانه ی وحشی به انتظار نشسته
به عشق گوش نده،زخم می کند بدنت را
پرنده ای ست که بر سیم ِخاردار نشسته
.
به جز سقوط،به جز حسرت شکست نخوردن
هنوز خاطره ی دیگری به یاد ندارم
به من نشان بده ای مرگ،شکل واقعی ات را
به این جماعت صدچهره اعتماد ندارم
.
هزار خاطره ی مرده را شمردم و سخت است
دوباره زنده کنم زخم های زندگی ام را
درخت باشم و ازسایه ی بهار بترسم
پرنده باشم و پنهان کنم پرنده گی ام را
.
ولی تو زنده ای و درمیان کادر نشستی
نشسته ای و سپید است خاطرات گم من
نشسته ای و دوباره قرار نیست بمیرد
زنی که پُر شده در عکس های آلبوم من
.
ولی تو زنده ای و یک پری کوچک غمگین
مرا صدا زده در خانه ای که خواب ندارد
تو زنده بودی و با مردنم تمام نمی شد
شنای من ته دریاچه ای که آب ندارد
.
بمان کنار من امشب،دوباره شعر بخوان تا
برای هردویمان بعدِ گریه چای بریزم
دلم گرفته ازینجا،کمی مراقب من باش
دلم گرفته برای تو،شب بخیر عزیزم...
.
.
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |